شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که هنگام خواندن یک رمان، حس کرده باشید که داستان آن از رمانی که مدت‌ها پیش از آن منتشرشده است الهام گرفته‌شده است. این مسئله همچنین ممکن است در هنگام خواندن یک شعر یا دیدن یک فیلم سینمایی هم برای ما پیش‌آمده باشد.

واقعیت آن است که قانون نانوشته‌ای در خلق آثار هنری مانند داستان، موسیقی، شعر و نقاشی وجود دارد و آن ربودن فکر آثار پیش از آن است. البته این مسئله کشف تازه­ای نیست چراکه نویسندگان و هنرمندان زیادی پیش از این به آن اشاره‌کرده‌اند. برای مثال ویلیام رالف اینگ، فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی معتقد است «اصالت، دزدی کشف نشده است» یا تی.اس الیوت شاعر و نمایشنامه‌نویس در مورد تفاوت شعر­های ناپخته، پخته، بد و خوب می­گوید« شعر­های ناپخته کپی هستند؛ شعر­های پخته می‌ربایند؛ شعر­های بد آنچه را دارند، بدشکل می­کنند و شعر­های خوب آن را به چیزی بهتر یا دست‌کم متفاوت بدل می­کنند. شعر خوب، دزدی­اش را در سرتاسر حسی که بی‌همتاست، پیوند می­دهد و کاملاً ازآنچه از آن گسیخته شده، متفاوت است.» همچنین آندره ژید نویسنده معروف فرانسوی دراین‌باره معتقد است « هر چه لازم بوده تا گفته شود، گفته‌شده است. ولی ازآنجاکه هیچ‌کس گوش نمی­کرده، هر چیزی باید دوباره گفته شود» (ص۷)

نقل‌قول‌هایی مشابه عبارت­های بالا از نویسندگان و هنرمندان معروف جهان را می­توان در کتاب «هنرمندانه بقاپید: 10 چیزی که هیچ‌کس درباره خلاق بودن به شما نخواهد گفت» یافت. آستین کلئون، نویسنده اثر معتقد است که بسیاری از آثار شگرف و خلاقانه، خود از آثار دیگری الهام گرفته­اند.

 این الهام گرفتن یا به تعبیر کتاب ربودن به معنای کپی کردن آن نیست بلکه رفتاری مشابه مهندسی معکوس است مانند مکانیکی که اجزای یک ماشین را جدا می­کند تا ببیند چگونه کار می­کند. درواقع باید تفکر پشت هر اثر خلاقانه را یاد بگیرید و در آثار خود از آن استفاده کنید.(ص27) به‌عبارت‌دیگر یکی از مهم‌ترین روش‌های خلاقیت مطالعه و تفکر در آثار خلق‌شده قبلی و استفاده از آن‌ها در خلق اثر جدید است.

البته الهام گرفتن یا ربودن تفکر یک اثر قواعد خاص خود را دارد. اولین قاعده آن است که « ورودی نامطلوب، خروجی نامطلوب دارد و برعکس»(ص11) این به آن معناست که برای آنکه که بتوانیم نوشته­ای زیبا و خواندنی خلق کنیم باید آثاری از نویسندگانی به تعبیر روح‌الله سلیمانی پور با نثر­هایی فصیح، معیار و دلپذیر بخوانیم، افرادی مانند دکتر عباس حری، دکتر یزدان منصوریان، دکتر صادق زیباکلام در آثار علمی و هوشنگ مرادی کرمانی و نادر ابراهیمی در خلق آثار داستانی. (سلیمانی پور، ص23)

قاعده دومی که کتاب به آن اشاره می­کند را شاید بتوان همان سواد اطلاعاتی دانست که بسیاری از ما با آن آشنا هستیم. آموختن و مدرسه رفتن دو فرایند مجزا هستند و فرایند آموزش همیشه باید در زندگی ما جریان داشته باشد. کلئون نویسنده کتاب معتقد است حتی جستجو در گوگل یا قدم زدن در کتابخانه و دیدن عناوین کتاب نیز می‌تواند به خلاقیت کمک کند.(ص16)

«کتابی را که می‌خواهید بخوانید، بنویسید» یکی دیگر از قواعد است. برای همه ما پیش‌آمده است که با برخی از مطالبی که می­خوانیم موافق نباشیم برای مثال ممکن است الان و درحالی‌که این مطلب را می­خوانید، با نظر نویسنده این کتاب در مورد خلاقیت موافق نباشید، اگر این‌طور است همین‌الان دست‌به‌کار شوید و آنچه را که فکر می­کنید درست است به قلم بیاورید و برای لیزنا ارسال کنید.

استفاده از قلم و کاغذ برای خلق یک نوشته به‌جای استفاده از رایانه یا “از دستانتان استفاده کنید” چهارمین قاعده نویسندگی خلاقانه است. برای خلاقیت باید خود را از رایانه شخصیتان جدا کنید و علاوه بر مغز از بدنتان نیز کمک بگیرید. البته استفاده از رایانه برای ویرایش ایده­ها و آماده کردن آن‌ها برای انتشار بسیار خوب است، اما برای خلق ایده­ها خوب نیست. «موقعیت­های بسیاری وجود دارد که می­توانید دکمه­ ی Delete را بزنید. کامپیوتر حس کمال مطلق را در ما برمی‌انگیزاند؛ پیش از داشتن ایده ­ها آن‌ها را ویرایش می­کنیم.»(ص45)

در همین مورد دکتر یزدان منصوریان نیز در نشست «علم اطلاعات و فلسفه اطلاعات» از مجموعه نشست­های کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد با اشاره به نتایج تحقیقی در دانشگاه پرینستون که نشان می­دهد دانشجویانی که سر کلاس از قلم برای نوشتن استفاده می‌کنند یادگیری بیشتر و بهتری نسبت به کسانی که مستقیم از لپ‌تاپ خود استفاده کردند دارند، معتقد بودند که «استفاده از قلم مهارتی است که چگونه قلم حرکت کند، چگونه کلمات با یکدیگر ارتباط داشته باشند، پیوستگی کلمات با یکدیگر، فاصله بین خطوط، این‌ها همه ذهن را تقویت می‌کند.»

گاهی وقت­ها هنگام نوشتن یک مطلب به‌جایی خواهیم رسید که حس می­کنیم دیگر توان نوشتن را نداریم و درواقع ذهنمان دیگر یاری نمی­کند. قاعده پنجم معتقد است که انجام چند پروژه در کنار هم این مزیت را دارد که اگر در یکی از کار­ها به بن‌بست خوردید به سراغ پروژه­ای دیگر رفته و ذهن خود را از آن خالی کنید و سپس به آن بازگردید و خواهید دید که دوباره می­توانید به‌خوبی آن را انجام دهید. در بین نویسندگان چیره‌دست نیز این قاعده همیشه رعایت می‌شود که پس از نوشتن یک مطلب مدتی ذهن خود را از آن خالی کرده و به سراغ انجام کار­هایی دیگر می­روند و سپس دوباره مطلب خود را خوانده و آن را ویرایش می­کنند.

و سرانجام ششمین قاعده‌ای که در کتاب به آن اشاره می­شود “کار خوب خلق کنید و آن را به اشتراک بگذارید” است که در آن به استفاده از اینترنت و محیط­هایی مانند وبلاگ‌ها، وب‌سایت‌ها و شبکه­های اجتماعی  به‌عنوان فضایی که می­توان برای اشتراک نوشته از آن استفاده کرد اشاره می­کند. خوشبختانه در رشته ما برای شروع نویسندگی فضا­های متنوعی مانند لیزنا، مجله شناسه وجود دارند که با کارشناسان خود می‌توانند فضای خوبی برای به اشتراک‌گذاری مطالب شما باشند.

کتاب هنرمندانه بقاپید اثر آستین کلئون که به‌تازگی توسط سامان شاهین پور ترجمه‌شده است، نکات مهمی را برای انجام خلاقانه کارها مطرح می‌کند. موضوع این کتاب نویسندگی نیست اما مهارت‌ها و نکات گفته‌شده در آن را می‌تواند در خلق آثار هنری مانند شعر، نقاشی و نویسندگی بکار برد. مطالعه متون معیار و دلپذیر، یادگیری مادام‌العمر، شروع نوشتن با آثاری که دوست داریم خلق شوند، استفاده از قلم و کاغذ به‌جای نوشتن در رایانه، انجام چند پروژه هم‌زمان و استفاده از وب‌سایت‌ها و فضای مجازی برای انتشار مطالب شش قاعده مطرح‌شده در این کتاب است که در خلق آثار نوشتاری می‌توان از آن‌ها بهره برد.

منابع:

1.      کلئون، آستین (1396). هنرمندانه بقاپید: 10 چیزی که هیچ‌کس درباره خلاق بودن به شما نخواهد گفت. ترجمه سامان شاهین پور. تهران: سیته.

2.      سلیمانی پور، روح‌الله. مجموعه اسلاید اصول و تکنیک‌های نویسندگی. دانشگاه قم. کانال تلگرامی روح الله سلیمانی پور، دسترسی از اینجا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *