نوشته‌ها

رقابت کردن با شرکت های بزرگ و موفق در دنیای امروز کار ساده ای نیست. شرکت هایی مثل کنتاکی که در بازار حرف زیادی برای گفتن دارند بخش زیادی از بازار را برای خود کرده اند. اما تنها روزنه امید برای رقابت با این شرکت ها، تمایز است. تمایز همان چیزی بود که شرکت پاپیز چیکن برای رقابت با کنتاکی نیاز داشت و توانست با استفاده از ادویه های متفاوت و شعار تبلیغاتی « ما آمده ایم که آمریکایی ها را از دست جوجه های بی مزه نجات دهیم» این تمایز را ایجاد کند و با همین تمایز توانستند بخش زیادی از بازار مرغ سوخاری را از رقیب جدی خود کنتاکی بگیرد.

ادامه مطلب

زمانی که به دنبال انتخاب موضوع پایان نامه در حوزه بازاریابی بودم، موضوعات زیر را خانم دکتر ناصری که رساله دکتری خودشان نیز در حوزه بازاریابی محتوایی بوده است برایم ارسال کردند. با توجه به اینکه در این مدت، کمتر دیده ام که کسی روی این موضوعات کار کرده باشد، به اشتراک گذاشتن آنها را خالی از لطف ندیدم؛ شاید برای کسی مفید باشد.

ادامه مطلب

همان‌طور که در قوانین رانگاناتان نیز گفته‌شده است، «کتابخانه ارگانیسمی زنده و پویا است»؛ زیرا نقش کتابخانه در قرن جدید فراتر از ساختمان فیزیکی آن است. ازاین‌رو کتابخانه باید نقش و کارکرد خود را با استفاده از آخرین فنّاوری به‌منظور توجیه حضور و پایداری خدمات کتابخانه‌های در میان جامعه ارتقا دهد. علاوه بر این، رسانه‌های اجتماعی توانایی بهبود تصویر ذهنی و تجربه کاربری از کتابخانه را دارند. رسانه‌های اجتماعی صرفاً یک ابزار برای تبلیغ کتابخانه نیستند و می‌توانند به‌عنوان یک ابزار مفید برای ارتباط با کاربران استفاده شوند. استفاده مؤثر از شبکه‌های اجتماعی و انتشار آنلاین، می‌تواند ارتباط کتابخانه را با کاربران نزدیک‌تر کرده و عملکرد آن‌ها را مؤثرتر کند. دراین‌بین، اینستاگرام یک پلتفرم مؤثراجتماعی است که می‌توان با اشتراک‌گذاری عکس‌ها و ویدیوهایی پیرامون آنچه در کتابخانه اتفاق می‌افتد، مشارکت کاربران کتابخانه را جلب کرد.

ادامه مطلب

کتابخانه سِر توماس براون در بیمارستان نورفولک و نورویچ، کتابخانه ای پژشکی است که به پزشکان، دانشجویان و کارکنان بیمارستان خدمات ارائه می کند. کتابداران این کتابخانه متوجه می شوند که کارمندان غیرپزشکی بیمارستان تمایل چندانی به حضور در کتابخانه ندارند. تصور اغلب کارکنان این است که خدمات کتابخانه بیشتر برای پزشکان طراحی شده است. بنابراین کتابداران تصمیم می‌گیرند تا با طراحی کمپین بازاریابی «کتابخانه‌ات را دوست داشته باش» آنها را به عضویت و استفاده از خدمات کتابخانه تشویق کنند.

ادامه مطلب

پروفسور مایکل آر.سولومون در کتاب بازاریابی در شبکه های اجتماعی، «مقایس پذیری» را توانایی رشد و گسترش ظرفیت مورد نیاز، بدون ایجاد تاثیر منفی روی حاشیه سود کسب و کار تعریف می کند. او همچنین برای تبیین بیشتر این مفهوم مثالی را ارائه می کند.

ادامه مطلب

کتاب راز های پولسازی از اینستاگرام نوشته جرمی مک گیلوری در سال 1397 با ترجمه محمدرضا عمرانی توسط انتشارات نگاه نوین منتشر شده است. این کتاب همچنین از مجموعه کتاب هایی است که با همکاری باشگاه الیت و مجموعه ثروتمندان خودساخته که در سال های اخیر بسیاری از کتاب های بازاریابی و موفقیت را ترجمه کرده اند منتشر شده است.

ادامه مطلب

عنوان اصلی این اثر «بازاریابی در اینستاگرام: کتاب راهنمای استفاده از عکسها در اینستاگرام برای به دست آوردن سریع میلیون ها دنبال کننده و رشد در کسب و کار شما» است که توسط دیوید گرین برای اولین بار در سال 2017 منتشر شده است. ترجمه این اثر نیز در سال 1397 با عنوان «چگونه در اینستاگرام پول در بیاوریم؟» توسط سونیا سینگ و انتشارات منوچهری منتشر شده است.

ادامه مطلب

شماره هشتاد و دوم نشریه داستان همشهری روایت جالبی از اولین آگهی‌های تبلیغاتی قرائت‌خانه‌ها در روزنامه‌ها دارد. در بسیاری از این آگهی‌های تبلیغاتی تلاش شده است تا با اشاره به مزایای خواندن، مردم را به حضور در قرائت‌خانه‌ها تشویق کنند و به قول آگهی قرائت‌خانه باقریه‌ی قم از مردم خواسته شده که از رفتن و خواندن مضایقه نکنند. این خواستن، طلب کردن، آگاهی بخشی و دعوت مردم به خواندن، شاید حلقه مفقوده کتابخانه‌های عمومی درونگرا در عصر حاضر در ایران باشد.

ادامه مطلب

مدیران کتابخانه‌ها می‌توانند از روش‌های بازاریابی استفاده کنند تا به آنها در درک نیازهای استفاده‌کنندگان و در برنامه‌ریزی موثر برای برطرف ساختن نیاز آنها، کمک و یاری رساند. کتابخانه همچنین باید خدمات خود را برای عموم ارتقا دهد تا اطمینان حاصل شود که مردم از خدمات تهیه شده با اطلاع .بوده و نیاز‌های اطلاعاتی و کتابخانه آنها برطرف می‌شود

ادامه مطلب

چند وقت مستند جالبی را در مورد شرکت مک دونالد می دیدم که عنوانش در ذهنم نیست، اما نکته مهم این مستند از نظر من استراتژی جذب مشتری مک دونالد بود. مدیران مک دونالد، وقتی هنوز به یک غول بزرگ مواد غذایی تبدیل نشده بودند تصمیم گرفتند که تبلیغاتی را در تلویزیون برای ساندویچ های مک دونالد انجام دادند.

ادامه مطلب