این روزها سوالاتی از این دست زیاد از من پرسیده می شود که وضعیت کار در رشته ما چگونه است؟ ارشد بخوانیم کار بهتر پیدا می شود؟ اصلا ارشد بخوانیم؟ چند روز پیش هم خانم خانشی در گروه بحث کتابداری پیامی ارسال کرده بودند و از نبود رشته ما در آزمون های استخدامی دولتی گله داشتند.

واقعیت اینه که این نگرانی در مورد کار و آینده شغلی کاملا به جاست و همه این دوستان حق دارند وقتی که دارند 6 سال از عمر خودشان را در این رشته صرف می کنند و هزینه های زیاد مادی و معنوی را  برای تحصیل متحمل می شوند، این توقع رو داشته باشند که آینده شغلی داشته باشند.

پاسخ من به این دوستان معمولا کمی ناامید کنندست اما باید واقعیت را پذیرفت. واقعیت این هست که نهاد کتابخانه های عمومی سال هاست که آزمونی برگزار نمی کند و معمولا اگر هم کتابدار بخواهد در استان ها جذب می کند. وضعیت دانشگاه ها هم که اسفبارتر است. یکی از کتابداران یکی از پردیس های دانشگاه تهران می گفت در این چند سال 5 نفر از همکارانم بازنشسته شده اند اما دانشگاه یک نفر را هم به جایشان جذب نکرده است. در مورد کتابخانه های تخصصی و خصوصی هم که خیلی نمی توان امیدی داشت چون وضعیت مشخصی برای استخدام ندارند.

تازه زمانی که دوستان میفهمند من خودم هم 8 ماه است که بیکار هستم ناامید تر می شوند. البته اول باور نمی کنند چون تصورشان این است که تو که با استاد ها دم خوری و توی انجمن هستی مگر می شود بیکار باشی؟ متاسفانه تصور برخی دوستان این هست که بودن در انجمن برای ما نان و آبی دارد. انجمن شاید برای برخی نان و آب داشته باشد اما امثال من فقط بخاطر علاقه به رشته و فعالیت حرفه ای در انجمن هستیم مگر نه انجمن اگر هزینه ای تحمیل نکند پولی برایمان ندارد.

البته اینکه چرا رشته ما دچار چنین وضعیتی شده جای بحث زیادی دارد؛ هرچند که هیچ بحثی هم درمورد آن نمی شود یعنی افراد طوری رفتار می کنند که انگار همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی وجود ندارد. اما به نظر من عوامل زیادی در این موضوع دخیل هستند. از اساتیدی که برایشان اندکی اهمیت ندارد که دانشجو بعد از 6 سال که خوب درس خوانده و خوب پایان نامه نوشته در چه وضعیتی است و دلیلی هم برای فکر کردن به این موضوعات ندارند چون همین امسال حقوقشان حداقل 65 درصد اضافه شده و سفره شان بزرگتر. تا مدیران سازمان ها و نهاد ها که اکثرا هم غیر متخصص هستند و هیچ احساس مسئولیتی برای اشتغال دانشجویان رشته ما نمی کنند. تا سران کشور که وضعیت اقتصادی را به گونه ای رقم زدند که هیچ سازمانی حتی اگر بخواهد بودجه ای برای استخدام ندارد و دست آخر برخی کتابدارانی که در این سال ها آنقدر ضعیف کار کردند و کتابخانه را جایی بی فایده کردند که هیچ مدیری اهمیت کتابخانه را درک نمی کند و اساسا اگر کتابخانه ای تعطیل شود آب هم از آب تکان نمی خورد. همه ما در به وجود آمدن این وضعیت مقصر هستیم.

با وجود همه اینها اما نمی توان ناامید بود و نشست. پیشنهاد من به دوستانم این است که ارشد خواندن بهتر از نشستن در خانه و ناامید بودن است اما به همه آنها پیشنهاد می کنم که در کنار خواندن این مقطع از کسب مهارت غافل نشوند چرا که بعید نیست که بعد از ارشد هم نتوانند در رشته خودمان کاری پیدا کنند پس بهتر است که با کسب مهارت های رایانه ای خودشان را برای فریلنسری یا شغل های دیگر آماده کنند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *