شاید عجیب باشد اما تلخترین خاطرات من از دانشگاه، فارغ التحصیلی است؛ نه به این دلیل که آنقدر به دانشگاه تعلق خاطر داشتم که نمیتوانستم از آن دل بکنم و لحظات دراماتیکی را تجربه کردم، بلکه بخاطر کفشهای آهنی که پوشیدم و از این اتاق به آن اتاق رفتم.
شاید عجیب باشد اما تلخترین خاطرات من از دانشگاه، فارغ التحصیلی است؛ نه به این دلیل که آنقدر به دانشگاه تعلق خاطر داشتم که نمیتوانستم از آن دل بکنم و لحظات دراماتیکی را تجربه کردم، بلکه بخاطر کفشهای آهنی که پوشیدم و از این اتاق به آن اتاق رفتم.