یکی از اشتباهات رایج پیرامون مدیریت دانش، تنزل دادن پیاده سازی مدیریت دانش به خرید نرم افزار یا تمرکز بیش از حد بر حفظ و انتقال دانش ضمنی است که هر کدام از آنها نگاهی جزئی و نه همه جانبه به مدیریت دانش را در بردارد.

سازمان ها و شرکت ها به طور کلی رویکرد های مختلفی را پیرامون به کارگیری مدیریت دانش اتخاذ می کنند که به طور کلی می توان آنها را به چند دسته زیر تقسیم کرد:

1.مدیریت دانش از طریق مدیریت افراد

رویکرد سنتی و رایج پیرامون مدیریت دانش، حفظ و ذخیره دانش در ذهن افراد و مدیریت دانش از طریق مدیریت افراد است. در این روش، افراد با تجربه سازمان در پروژه های مختلف منصوب شده و دانش خود را در پروژه به کار می گیرند. به عبارت دیگر، در این روش دانش منتقل نمی شود بلکه به واسطه انتقال افراد باتجربه و دارای دانش در پروژه های مختلف، دانش آنها مورد استفاده قرار می گیرد.

از جمله مشکلات این روش، می توان به عدم استفاده همزمان از متخصصان در پروژه های مختلف، تحلیل متخصصان، عدم انجام فرایند انتقال دانش، قدیمی شدن دانش در ذهن متخصصان و از بین رفتن دانش در صورت مرگ، بازنشستگی و ترک پروژه توسط کارکنان دانشی اشاره کرد.

2. رویکرد فناورانه

این رویکرد، صرفا به ذخیره و اشتراک دانش صریح اشاره دارد و راه حل آسانی برای افرادی است که می خواهند با خرید و نصب یک نرم افزار، فرایند مدیریت دانش را در سازمان پیاده کنند؛ حال آنکه فناوری به تنهایی کافی نیست و تنها یکی از فاکتور های لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش است. ضمن اینکه حدود 60 درصد از دانش سازمانی تنها می تواند به صورت ضمنی منتقل شود و در بسیاری از موراد عینی کردن آن ممکن نیست.

اگر مانع موجود بر سر راه، فناوری بود؛کارکنان سازمان ها برای تعویض دانش با فناوری هایی مانند تلفن و نرم افزار ورد، باید سرو دست بشکنند؛ اما اینطور نیست. مانع بزرگ ما در سازمانها، همان فقدان فرهنگ مناسب، فقدان فرآیند و مسئولیت پذیری است.

3. رویکرد E2.0

این رویکرد نیز مدل تغییر یافته ای از رویکرد فناورانه است که در آن سازمان ها، ترکیبی از ابزار های کاری، بلاگ ها، ویکی ها و انجمن های اینترانتی را معرفی می کنند. در این رویکرد نیز به نوعی از فناوری برای ایجاد محیط های اشتراک دانش استفاده می شود. در حالی که در بسیاری از موارد لازم است تا دانش ضمنی موجود از طریق هم جواری و جانشنین پروری منتقل شود.

4. رویکرد اجتماعی

این رویکرد، بر تشکیل گروه های اقدام یا گروه های هدف (گروهی از افراد حرفه ای که در یک حوزه یا بخش خاص دارای تخصص هستند) تاکید دارد و در این روش غالبا، دانش ضمنی منتقل می شود. در حالی که گروه های هدف، تنها یک بعد از راه حل چند بعدی مورد نیاز برای پیاده سازی مدیریت دانش هستند.

5. رویکرد محتوا محور

این رویکرد با تاکید بر دانش صریح، به مدیریت اسناد یا محتوا می پردازد و تلاش می کند تا بخش عمده ای از دانش را به صورت صریح  و با استفاده از فنونی همچون داده برداری، خلاصه کردن متون و جستجو مبتنی بر زبان طبیعی) ذخیره، سازماندهی و به اشتراک گذارد.

6. رویکرد همه جانبه

این رویکرد به نوعی کاملترین و جامع ترین نگاه به مدیریت دانش است که تمامی رویکرد های گفته شده را شامل شده و علاوه بر آن، بر فرهنگ سازمانی نیز تاکید دارد.

جنبه های مختلف رویکرد هم جانبه:

  • دانش ضمنی و دانش صریح
  • انتقال، جذب، ذخیره و دسترسی به دانش
  • افراد، فرایند ها، فناوری و جنبه های فرهنگی
  • یادگیری پیش، حین و پس از کار
  • گروه های پروژه و گروه های اقدام.

 

منبع: یانگ، تام و میلتون، نیک (1397).مدیریت دانش برای فروش و بازاریابی. ترجمه حسام خضرایی حاذق فکر. تهران: هیرمند.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *