ظهر بود و داشتم ماشینم رو از پارکینگ اداره بیرون می آوردم که چشمم به پیرمرد افتاد. چهره اش برایم آشنا بود اما نمیدونستم کجا دیدمش. داشت با همکارام صحبت می کرد. من رو که دیدند اشاره ای به سمت من کردند. کنجکاو شدم که بببینم ماجرا چیه برای همین پیاده شدم و رفتم سمتشون.
نوشتهها
چند سالی است که بازار کتابخوانهای الکترونیکی در ایران شکل گرفته و فرهنگ خواندن کتاب الکترونیکی را آرام آرام بین کتابخوانها جاانداختهاند. هرچند که کتاب الکترونیکی جای کتاب چاپی را پر نمیکند و اساسا قرار هم نیست که جایگزین کتاب چاپی باشد؛ اما مزایای آنها مثل همیشه همراه بودن و ارزانتر بودنشان باعث شده تا بیشتر و راحتتر از قبل کتاب بخوانیم. از ده ماه پیش که پای کرونا به زندگیمان باز شد، بیشتر از قبل به اپلیکیشنهای کتابخوانی احساس نیاز کردیم و در روزهایی که کتابفروشیها و کتابخانهها از دسترس خارج شده بودند، اپلیکیشنهای کتابخوان، همراه کتابخوانیمان بودند.
از اسفند ماه سال گذشته که همهگیری کرونا باعث تعطیلی بسیاری از کتابخانهها و ایجاد محدودیت در ارائه خدمات آنها شد، نحوۀ مواجهه با این ویروس و ارائۀ خدمات به کاربران به پرسش اصلی بسیاری از کتابداران و تصمیمگیران تبدیل شد. یکی از ابزارهایی که در پاسخ به این پرسش میتواند به ما کمک کند این است که بدانیم کتابخانهها در سایر کشورها چگونه با این همهگیری مواجه شدند.
شاید عجیب باشد اما تلخترین خاطرات من از دانشگاه، فارغ التحصیلی است؛ نه به این دلیل که آنقدر به دانشگاه تعلق خاطر داشتم که نمیتوانستم از آن دل بکنم و لحظات دراماتیکی را تجربه کردم، بلکه بخاطر کفشهای آهنی که پوشیدم و از این اتاق به آن اتاق رفتم.
در چند ماه اخیر و پس از شیوع کروناویروس، انتقاد های بسیاری به عملکرد کتابخانه ها به خصوص کتابخانه های عمومی در ارائه خدمات مجازی به کتابخانه ها وجود داشته است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که کتابخانه ها پس از تعطیلی اجباری نتوانسته اند خدمات خود را در فضای مجازی نیز ارائه کنند.