در ابتدای امسال درگیر پروژه معرفی کتاب با موضوع سالمندان برای رادیو قم بودم و تقریبا هر هفته یک کتاب را با این موضوع در برنامه ای تخصصی با موضوع سالمندان معرفی می کردم. البته فرایند انتخاب کتاب ها با توجه به شرایط کرونا و سخت بودن دسترسی به کتابخانه ها چندان ساده نبود و دقت به کیفیت کتاب ها و محدودیت های کار در رادیو هم این کار را سخت تر می کرد. با این حال تا جایی که می شد تلاش کردم تا کتاب های خوبی را برای این کار انتخاب کنم.

آنچه در ادامه خواهید خواند معرفی متنی تعدادی از این کتاب هاست.

و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود

فردریک بکمن.ترجمه الهام رعایی.انتشارات نون:1395.

این کتاب رمانی کوتاه هست که در هفتاد صفحه شما رو به دنیای ساده و دوست داشتنی یک پدربزرگ و نوه‌اش می بره.

فردریک بکمن نویسنده کتاب، با کتاب مردی به نام اوه بسیار شناخته شد و بعد از اون بسیاری از کتاب هاش در ایران ترجمه و منتشر شدند.  نکته مهم در مورد این نویسنده جوان این هست که شخصیت اصلی بسیاری از آثارش مثل همین کتاب، سالمندان هستند.

کتاب مقدمه خیلی مهمی داره که به بحث برنامه ما هم به نوعی مرتبطه. بکمن در مقدمه کتاب مینویسه:

«زمانی یکی ازبت‌های زندگی من گفت:«یکی از بدترین چیزهای پیری این است که دیگر هیچ ايده‌ی تازه‌ای به ذهنم نمی‌رسد. این کلمات را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم زیرا که بزرگترین ترس من این است که تخیلم را قبل از بدنم از دست بدهم. حدس می‌زنم که تنها من نیستم که چنین ترسی دارد. نژاد انسان به شکلی عجیب، از پیرشدن بیشتر می‌هراسد تا از مردن.»

این رمان، داستانی است درباره‌ی خاطره‌ها و گم شدنشان. یک نامه‌ی عاشقانه است و در عین حال خداحافظی آهسته‌ی یک پدربزرگ با نوه‌اش و یک پدر با پسرش. این داستان درباره‌ی ترس است و درباره‌ی عشق و اینکه چطور این دو اغلب دست دردست هم پیش می‌روند و در نهایت درباره‌ی زمان است، وقتی که هنوز مالک آن هستیم.

همونطور که در مقدمه هم به خوبی گفته شده، کتاب روایتی احساسی از پدربزرگیه که حالا بعد از  از دست دادن همسرش تنها دل خوشی ش نوه ایه که خیلی شبیه خودشه و این دو رابطه خیلی عمیق و صمیمانه ای با هم دارند. شروع کتاب کمی عجیبه و در ذهن پدربزرگ میگذره. پدربزرگی که حالا دیگه کم کم خاطراتش در حال محو شدنه و می دونه که به زودی همه چیز رو فراموش میکنه و درواقع اسم کتاب هم کنایه از همین به مرور محو شدن خاطرات پدربزرگ هست.

اما ماجرا اینجاست که پدربزرگ نمیدونه که چطور باید این موضوع رو با نوه اش در میون بذاره. با وجود این فراموشی تدریجی، چیزی که همچنان به پدربزرگ حس زندگی میده، خاطراتش با نوه عزیزشه که اونو به این دنیا متصل نگه داشته.

در واقع سیر کتاب به گونه ای هست که اوایل کتاب کمی این رابطه واضح نیست ولی هر چی که از داستان می گذره جذابیتش بیشتر می شه و مثل یه پازل به مرور کامل می شه و تصویر بی نظیری رو برای خوانده میسازه.

از جمله ویژگی های کتاب، دیالوگ های زیبا و تحسین برانگیزی هست که بین پدربزرگ و نوه اش که اسمش نوآ هست انجام میشه که در اینجا یکی از این مکالمات را با هم خواهیم خواند.

نوآ می‌گوید: «معلم مجبورمون کرد یه داستان درباره اینکه وقتی بزرگ شدیم می‌خوایم چیکاره بشیم، بنویسیم.

خوب تو چی نوشتی؟

نوشتم که در درجه اول می‌خوام تمرکز کنم که کوچیک بمونم.

جواب خیلی خوبیه.

خوبه مگه نه؟ من که ترجیح می‌دم پیر باشم تا آدم‌بزرگ. همه آدم‌بزرگا عصبانین، فقط بچه‌ها و پیرها می‌خندن.

 

و در قسمت دیگه ای از کتاب نوآ به پدر بزرگ میگه:

 

همیشه هم مجبوریم انشا بنویسیم! یه‌بار معلم ازمون خواست درباره این‌که معنی زندگی چیه انشا بنویسیم.

پدربزرگ پاسخ میده: تو چی نوشتی؟

نوآ میگه: همراهی.

بابابزرگ چشم‌هایش را می‌بندد و میگه: بهترین جوابیه که تا حالا شنیدم.

نوآ میگه: معلممون گفت باید جواب طولانی‌تری بنویسم.

خوب تو چکار کردی؟

«نوشتم: همراهی و بستنی.»

کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود رمانی روان، ساده، کم حجم و خوش خوان است که با فضاسازی ها و شخصیت پردازی فوق العاده لحظاتی توام با اشک و لبخند رو برای شما خواهد ساخت. پیشنهاد می کنم خواندن این کتاب دلنشین رو از دست ندین.

 

کنار آمدن با سالمندی

ریچارد و برینز لازاروس/ترجمه آقای دکتر جعفرنجفی نژاد. انتشارات دانژه: 1386.چاپ سوم.

نویسنده های کتاب زوجی به نام های آقا و خانم ریچارد و برینز لازاروس هستند که 57 سال با هم زندگی کردند و در این مدت مطالعات و پژوهش های زیادی هم با هم انجام دادند که این کتاب آخرینشونه. خب در مورد آقای ریچارد اس. لازاروس می دونیم که یکی از روانشناسان برجسته و شناخته شده قرن بیستم و استاد دانشگاه کالیفورنیا بودند و در حوزه روانشناسی تحقیقات و کتاب های زیادی منتشر کردند.

نکته مهم در مورد نویسندگان این هست که این کتاب رو در سن هشتاد سالگی نوشتند که  به این معنا هست که نویسندگان کتاب خودشون دوران سالمندی را درک کردند و بعد در مورد آن نوشته اند

کتاب شامل پنج بخش است که هر بخش نیز شامل فصل های مختلف هستند به طور کلی عنوان پنج بخش کتاب الهام و بازنگری، چارچوب نظری، ثبات و تغییر، تجارب اصلی سالمندی و کاربست های عملی می شود.

در مقدمه کتاب هم آمده، سالمندی یکی از دوره هایی هست که در انتظار همه ماست، پس برای مواجهه با این دوران و هم برای همدلی و همزیستی بهتر با سالمندانی که احتمالا در اطرافمون هستند بهتر هست که بیشتر در مورد این دوران بدانیم و کلیشه های رایج در مورد اون رو کنار بگذاریم.

نویسندگان کتاب معتقدند که تصویری که از سالمندی به مردم ارائه میشه با واقعیت فاصله داره. در این تصویر ناواقعی، دوران سالمندی با عبارت هایی مثل سال های طلایی یاد میشه که از نظر نویسندگان شدیدا تحریف شدست و باعث میشه افراد سالمندی که نمی توانند که مثل تصویری که رسانه ها از سالمندان ارائه می کنند همیشه شاد و خوشحال باشند یک فشار اجتماعی شدید رو تحمل کنند که بهشون می گه که باید تا لحظه ای که نفس دارند به نحو نامعقولی خوش بینانه زندگی کنند. و این افراد مجبورند دائما وانمود کنند که خیلی شاد و خوشحال هستند.

چیزی که کتاب سعی داره بگه اینه که سالمندی هم یک بخشی از زندگیه و مسن شدن به تدریج از دوران کودکی فرد شروع میشه. مثلا یکی از کلیشه های رایج در مورد سالمندان این هست که سالمندی را با بیماری میشناسیم در حالی که نویسنده میگه که بیشتر بیماری های سالمندی در دوران جوانی هم وجود دارند و هرچند که برخی از این بیماری ها فراوانیشون در دوران سالمندی بیشتره اما به این معنی نیست که سالمندی مساوی با بیماری هست.

نویسنده در این کتاب لیستی از چالشها و نکات مثبت دوران سالمندی ارائه کرده که جالب هستند.

در جدول منفی ها، نویسنده معتقده که مهم ترین منبع دلهره سالمندان آگاهی از نزدیک شدن زمان مرگ هست. علاوه بر این مورد، شکاف نسل ناشی از دگرگونی های اجتماعی، مشاهده مرگ نزدیکان، زوال سلامتی که البته در افراد متغیر هست برای برخی بیشتر و برای برخی کمتر است و از دست دادن فرصت ایفای نقش مفید در زندگی از جمله چالش های دوران سالمندی هستند که البته در کتاب توضیح میده که چطور باید با هر کدوم از این چالش ها روبه رو شد.

اما مثبت های سالمندی شامل لذت هایی میشن که خیلی از ما وقتی به این دوران فکر می کنیم احتمالا بهش توجه نمی کنیم. از جمله نکات مثبت سالمندی از نظر نویسندگان کتاب

  • لذت بازنشستگی هستن که شامل حذف فشار امرار معاش، وقت کافی برای سفر، ورزش، بودن با دوستان و…
  • لذت مراقبت از فرزندان و بودن کنار نوه ها
  • رها شدن از بسیاری از بند های اجتماعی که در سال های جوانی و میانسالی با خود داشتیم. اگر دقت کرده باشید افراد سالمند بیشتر از بقیه می تونن خودشون باشن.
  • خِرَد و تجربه ای که می توانند در زندگی از آن بهره بگیرند و به دیگران انتقال دهند. این نکته من رو یاد اون حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انداخت که می فرمایند سالمندان در خانواده خود مثل پیامبری در میان امت خویش است. این هم از نظر احترام هست و هم خرد و تجربه سالمندان که باعث میشه افراد مختلف خانواده بتوانند از راهنمایی های اونها استفاده کنند.
  • و در نهایت بودن در کنار همسری است که سال ها در کنارش زندگی کردیم و رابطه به چنان پختگی و درک مشترکی رسیده که به باور نویسنده زن و مرد می تونند بدون گفتن حرف، فقط با یک نگاه فکر همدیگه را بخوانند.

به طور کلی کتاب قصد داره به ما بگه که سالمندی چگونه است، با افزایش سن چه مشکلاتی خواهیم داشت و چگونه می توانیم با چالش های سالمندی رو به رو بشیم و باهاشون کنار بیایم. مخاطبان این کتاب، علاوه بر روانشناسان، پزشکان، متخصصان توانبخشی و پرستاران که مخاطبان تخصصی کتاب محسوب می شوند، همه کسانی هستند که به نوعی با سالمندان در ارتباطند و دوست دارند در مورد این دوران از زندگی بیشتر بدانند.

 

مشاوره با سالمندان

آن اّرباچ/ ترجمه دکتر آناهیتا خدابخشی کولایی.انتشارات های جاودانه و جنگل: 1387.

کتاب حدود 187 صفحه داره که در 12 فصل به مشاوره سالمندان، مفاهیم، روش ها و نظریه های مرتبط با اون پرداخته شده.

یکی از بحث های مهم کتاب که در فصل هشتم بهش پرداخته شده، جایگاه امن هست. جایگاه امن به معنای حضور افرادی در کنار ماست که از نظر ما ایمنی دهنده هستند و فقدان اونها مارو دچار اضطراب میکنه. این جایگاه امن برای ما از کودکی و در حریم خانواده شروع میشه. نویسنده معتقده که افرادی که در کودکی با احساس ناامنی و تهدید مواجه می شن و دائما با این ترس رو به رو هستند که مبادا کسانی که دوستشون دارند یعنی پدر و مادر اونها رو ترک کنند، در بزرگسالی هم زمانی که این جایگاه امن رو از دست بدند با مشکل بیشتری مواجه بشند. در حالی که کودکانی که احساس ایمنی، عشق و ارزش رو تجربه کرده باشند، در بزرگسالی احساس بهتری نسبت به خودشون دارند و بدون تر از رها شدن با افراد و حتی غریبه ها رو به رو می شوند و در نهایت دوران سالمندی بهتری رو هم خواهند داشت.

به عبارت دیگه، افرادی که در کودکی دچار حس عدم امنیت بودند، در بزرگسالی و سالمندی هم در صورتی که با غیبت افرادی که برای اونها ایمنی دهنده هستند دچار اضطراب میشن و فقدان ها و جدایی ها برای این افراد در سالمندی باعث احیای احساسات تلخ گذشته اونها در کودکی میشه. به طور کلی طی کردن دوران سالمندی برای کسانی که قادرند پس از تاسف خوردن برای چیز هایی که از دست دادند، اونها رو فراموش کنند ساده تر خواهد بود.

یک نکته کاربردی و مهم دیگر در همین رابطه که نویسنده به اون اشاره میکنه اینه که گوشه گیری سالمندان از فعالیت های اجتماعی خیلی وقتها به این معنا نیست که اونها دچار آسیب روانی شدند و ممکنه به دلیل ویژگی های شخصیتی اونها باشه. در واقع حتی ممکنه مجبور کردن سالمندان به حضور در اجتماعاتی که از نظر اونها بی معنی باشه حس خوبی برای اونها نداشته باشه. به عبارت دیگه، تنها بودن با احساس تنهایی متفاوته و ممکنه سالمندی با وجود اینکه در جمع نباشه اما احساس تنهایی نداشته باشه و برای مثال با انجام فعالیت هایی مثل کتاب خواندن، عبادت کردن و امثال اونها احساس بهتری از بودن در جمع داشته باشه.

در مجموع کتاب مشاوره با سالمندان کتابی با نگاهی تخصصی به روانشناسی سالمندان و نحوه مشاوره به آنهاست که در درجه اول میتونه برای روانشناسان، مشاوران و متخصصان این حوزه بسیار کتاب مفیدی باشه و البته بسیاری از مفاهیم گفته شده در این کتاب میتونه برای علاقه مندان به موضوع روانشناسی سالمندان هم مفید و جالب توجه باشه.

 

سایبان مهر

حسین بافکار/انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما:1381.

کتاب سه بخش داره که در بخش اول که عنوانش هست سیمای سالمندان در اسلام، در شش فصل به موضوعاتی مثل تعریف سالمندی، دریچه ای به جهان سالمندان، وظایف متقابل سالمند و دیگران، آسیب شناسی سالمندی و راهکار های بهینه سازی امور سالمندان میپردازه. در بخش دوم هم نویسنده برگزیده ای از اشعار و حکایت هایی با موضوع سالمندان رو آورده که بسیار جذاب هست و در بخش سوم پیشنهاد هایی برای برنامه سازان در حوزه سالمندان ارائه شده.

خب همونطور که عنوان شد، بخش اول کتاب به سالمندان از نگاه دین اسلام میپردازه و در این بخش به برخی از روایات پیرامون سالمندان اشاره می کنه که در اونها سالمندان مایه برکت، جلوه ای از نور الهی، مایه افزایش نعمات الهی و احترام به سالمندان باعث افزایش عمر معرفی شدند.

نکته جالبی که نویسنده بهش اشاره میکنه اینه که در جوامع سنتی و مذهبی که اخلاق هنوز جایگاه محکمی داره، پایبندی به این ارزش ها باعث میشه که سالمندان احترام و ارزش خاصی برای جامعه یا دولت ها داشته باشند، در حالی که در بسیاری از جوامعی که در اونها نظام سرمایه داری حاکم هست، با توجه به نوع نگاه ماشینی به انسان، سالمندان به دلیل اینکه بهره وری و کارایی لازم رو در پیشرفت اقتصادی ندارند معمولا بیشتر تنها میشن و حمایت های لازم رو از اطرافیان و دولت ها احساس نمی کنند. به طوری که سامان ملل متحد در این زمینه اعلام کرده که سالمندان در عصر تکنولوژی، محکومان غیرفعال و شکننده هستند. این هشدار ها و نگرانی ها البته باعث شده که در بسیاری از کشور ها برنامه های خاص حمایتی ویژه سالمندان در نظر گرفته بشه.

برای مثال در آمریکا برنامه ای اجرا میشه که در اون مراکزی ویژه خدمات داوطلبانه برای سالمندان در نظرگرفته شده که می تونن از حرفه و دانش خودشون مثل تدریس خصوصی برای کمک به دیگران استفاده کنند. در برنامه های گذشته گفتیم که سلامت روان بسیاری از سالمندان به این دلیل که دیگه با جامعه در ارتباط نیستند به خطر میفته و باعث میشه کمتر احساس مفید بودن و بیشتر احساس تنهایی داشته باشند، که چنین برنامه های داوطلبانه ای میتونه هم به حل مشکلات جامعه و هم به سالمندان برای به دست آوردن حس مفید بودن و ارتباط با جامعه کمک کنه.

یکی از بخش های مهم کتاب، فصل چهارم هست که در اون به وظایف متقابل سالمندان و دیگران پرداخته شده. در ابتدای این بخش سخنی از امام سجاد (ع) در همین زمینه آورده شده که ایشان می فرمایند: « از جمله حقوق سالمند این است که به خاطر پیری، ایشان را محترم بداری و به دلیل پیش بودن آنان در اسلام، ایشان را بزرگ بدانی. هنگام اختلاف، رودر روی آنان قرار نگیری و پیشاپیش آنان راه نروی. به آنان نسبت نادانی ندهی و اگر مقام تو را نشناسند، آن را تحمل کنی و به خاطر اسلام، آنان را گرامی بداری.

و بعد در ادامه این فصل، نویسنده بر همین اساس، پذیرش و تحمل، احترام و نیکی، بهره گیری از توان مندی ها و نخواستن کار های دشوار رو از جمله حقوق سالمندان بر اعضای خانواده می دونه. و باز در همین فصل، به برخی از وظایف دولت ها در قبال سالمندان مثل حمایت مالی، بهره گیری از تجربه سالمندان، ساخت مکان هایی برای تفریح و سرگرمی و در نظر گرفتن امتیاز های ویژه برای سالمندان در حوزه های بهداشت، درمان و… اشاره میکنه.

کتاب سایبان مهر، نوشته آقای حسین بافکار یکی از کتاب های خوب در حوزه سالمندان هست که با نگاه جامع و بررسی این موضوع از زاویه های مختلف دینی، علمی، جامعه شناختی و اخلاقی میتونه کتاب مفیدی برای علاقه مندان به این حوزه باشه.

 

روانشناسی اجتماعی و سالمندی

دکتر مرضیه اسماعیلی شیرازی/انتشارات تخت جمشید شیراز.1378

کتاب حدود 170 صفحه داره که در 13 فصل، از تعریف سالمندی شروع میشه و به موضوعاتی مثل روانشناسی سالمندی، تفاوت نسل‌ها، بازنشستگی، بیماری، افسردگی و نگرانی های سالمندان می‌پردازه.

خب در مورد کتاب ابتدا باید بگیم که روانشناسی اجتماعی شاخه ای از علم روانشناسیه که به درک چگونگی و چرایی رفتار، اندیشه و احساس افراد در موقعیت های اجتماعی می پردازه. بنابراین این کتاب قصد داره که رفتار ها و احساسات سالمندان رو در موقعیت های اجتماعی بررسی کنه.

کتاب در ابتدا از این صحبت میکنه که ذهن و جسم ما به هم پیوند خورده و در واقع میدونیم که بسیاری از بیماری های جسمی که به سراغ ما میان، ریشه روحی و روانی دارند. نویسنده معتقده که این اثرگذاری در زمان سالمندی بیشتر هست، به این معنی که احتمالا علت برخی از بیماری های جسمی سالمندان، مسائل روحی مثل تنهایی یا انزوا هست. به عبارت دیگه نویسنده میگه که این افکار منفی که در همه سنین هست و بسیاری از سالمندان هم باهاشون مواجه هستند باعث تضعیف مغز، اخلاق و تندرستی میشه.

درواقع شاید بشه اینطور گفت که همونطور که در هفته های قبل هم گفتیم سالمندی از همون دوران کودکی شروع میشه و هر چه ما در زندگیمون بتونیم اضطراب ها و تنش هارو کمتر کنیم و روان سالمتری داشته باشیم، در سنین سالمندی هم در مشکلات مقاوم تر هستیم و همین روان سالم به ما کمک میکنه که جسم سالم تری هم داشته باشیم.

یک ویژگی خوب کتاب استفاده از پژوهش های کاربردی در مورد سالمندان هست. برای مثال در قسمتی از کتاب نویسنده از کلیشه های سالمندی صحبت میکنه که خیلیا سالمندی رو با ضعف، غمگینی و تنهایی همراه میدونن اما برعکس میگه که بسیاری از ارزیابی ها و پژوهش ها نشون میدن احساس خوشنودی در سالمندان بیشتر از بزرگسالان جوان هست. یا در بخش دیگه ای با استفاده از پژوهش ها نشون میده که سالمندانی که در خانه سالمندان زندگی می کنند به مراتب میزان افسردگی بالاتری نسبت به سایر سالمندان احساس می کنند و باز در بین همین افراد، اونهایی که از کمک و یاری بیشتری برخوردار بودند شرایط بهتری هم از نظر روحی داشتند.

نکته کاربردی دیگه ای که کتاب مطرح میکنه اینه که یک سری تجارب مثبت مثل ازدواج، بچه دار شدن، ارتقا شغلی، عوض کردن مسکن و …. هستند که معمولا هم در دوران جوانی و میانسالی اتفاق می افتند و سلامت عاطفی افراد رو افزایش میدن. علاوه بر اینها، رویداد های منفی مثل عزادارای، مشکلات عمده سلامتی، تغییر مکان سکونت و… هم کاهش دهنده سلامت عاطفی هستند که معمولا ما در سنین سالمندی تجربه می کنیم.

حالا نویسنده معتقده که اگر ما بتونیم این تجربه های مثبت رو در سنین سالمندی تکرار کنیم، مثل اینکه در محیط هایی باشیم که پیش آمد های مثبت جدید برامون اتفاق بیفته، یا کار هایی مثل رفتن به محیط تفریحی بیرون شهر، پیاده روی، دیدار با یک دوست قدیمی و… رو داشته باشیم و در کنار اینها، عوامل منفی رو هم که ذکر کردیم کاهش بدیم، سالمندی میتونه برای ما با سلامت عاطفی همراه باشه. در واقع حتی اگر نتونیم تجربه های مثبت رو هم تکرار کنیم، پژوهشگران معتقدند که جلوگیری از رخ دادن عوامل منفی هم می تونه به همون اندازه اثر مثبت داشته باشه.

به طور کلی کتاب روانشناسی اجتماعی سالمندی در حوزه روانشناسی سالمندان کتاب بسیار خوب و کاربردی هست که هم برای متخصصان حوزه روانشناسی و هم برای همه کسانی که به این حوزه علاقه مند هستند میتونه جالب باشه.

 

روانشناسی سالمندی

گیل گَرِت/کیهان محمدخانی.انتشارات خورشید آفرین.1382.

کتاب 156 صفحه و 9 فصل داره که عناوین فصل ها عبارتند از از نگاه مراقبت کننده، سلامتی و شادکامی، پیر شدن، سالم و سرحال باقی ماندن، شبکه های حمایتی، تحت مراقبت قرار گرفتن، بیماری در سالمندان، مشکلات عمده تندرستی و زیستن تا لحظه فرارسیدن مرگ.

در مورد کتاب ابتدا باید بگیم که آنچنانکه مترجم در قسمت پیشگفتار کتاب ذکر کرده، نویسنده کتاب به واسطه اینکه خودش در حرفه پرستاری مشغول بوده، هم مطالعات زیادی پیرامون سالمندی داشته و هم تجربیات خوبی در این زمینه کسب کرده و در این کتاب ارائه کرده. و این واقعا نکته مهمی هست که نویسنده خودش هم به اون اشاره میکنه و میگه که کتاب رو براساس مشاهدات عینی و مطالعات موردی متعددی که با اونها مواجه بوده نوشته و از این حیث کتاب فوق العاده خوبی هست.

کتاب در ابتدا با این بحث شروع میشه که سالمندی یک مفهوم نسبیه. از نظر قانون اداری سنین بازنشستگی یعنی حدود 60 سال، دوران سالمندی محسوب میشه اما اگر این تقسیم بندی رو کنار بزاریم، و همچنین اگر تعاریف پزشکی رو که سالمندی رو زمانی می دونن که سلول های ما شروع به پیر شدن می کنند در نظر نگیریم و نگاه روانشناسانه به این موضوع داشته باشیم، نویسنده معتقده که سالمندی بیشتر بستگی به تفکر ما داره، بیاین فکر کنیم که ما به فرد 80 ساله ای که فعال و پرانرژیه، ورزش میکنه و همه کار های خودش رو مثل خرید کردن و غیره انجام میده میگیم سالمند یا همسایه 50 سالمون که از حالا خودش رو بازنشست کرده و در بسیاری از کارهاش وابسته به دیگرانه و روحیه ادامه زندگی رو نداره؟ در واقع نویسنده معتقده که سالمندی تا حدودی محصول نگاه خود ما به زندگیه و اینکه چقدر سن رو انگیزه برای ادامه زندگی بدونیم.

در فصل چهارم کتاب، نویسنده به این نکته اشاره میکنه که بسیاری از ما در میانسالی زندگیمون به ثباتی میرسه که دوست داریم اون رو حفظ کنیم اما برخی از عوامل با پدیدار شدن علائم سالمندی باعث میشن تا این روند با چالش مواجه بشه که مهمترین اونها حفظ سلامتی، شرایط مناسب زندگی و تامین مالی هست.

طبق آماری که نویسنده ارائه میکنه حدود 60 درصد از سالمندان در بریتانیا در حاشیه خط فقر قرار دارند و عموما شرایط مالی خوبی ندارند در حالی که دوران سالمندی زمانی است که داشتن پول کافی میتونه بسیار در کیفیت زندگی موثر باشه.

علاوه بر این، داشتن شرایط مناسب برای زندگی از نظر دسترسی هم یکی دیگه از عواملی هست که روی زندگی سالمندان میتونه تاثیر بزاره. برای مثال داشتن همسایه ها و دوستانی که در نزدیکی خانه سالمندان باشند، دسترسی به مغازه ها، مطب پزشکان، پارک، کتابخانه و سایر موارد مورد نیاز سالمندان گاهی باعث میشه که اونها مجبور بشن حتی محل زندگیشون رو تغییر بدن.

چالش سومی که نویسنده بهش اشاره میکنه حفظ سلامتی هست که سالمندان باید کم کم خودشون رو با سبک زندگی متناسب با این دوران سازگار کنند و مواردی مثل غذای مناسب، مکان گرم، فعالیت و استراحت رو در زندگیشون بیشتر رعایت کنند. برای مثال در سالمندی، بدن به کالری کمتری نیاز داره اما تغذیه مورد استفاده هم باید به گونه ای باشه که همه گروه های غذایی مورد نیاز بدن تامین بشه.

خب میدونیم که مهمترین منبع حمایتی سالمندان، خانواده هستند هرچند که امروزه به دلایل فراوانی که به تغییر سبک زندگی در خانواده ها منجر شده، نسبت به گذشته، تعداد کمتری از خانواده ها حمایت کامل رو از سالمندان انجام میدن.

بعد از خانواده ها، همسایه ها میتونن نقش مهمی در حمایت از سالمندان داشته باشند. یکی از طرح های جالبی که در کتاب به اون اشاره کرده طرحی هست به نام همسایه خوب که در یک منطقه خاص اجرا شده و در اون به همسایه ها مبلغ اندکی پرداخت میشده تا وظایف معنی رو برای سالمندانی که در همسایگی اونها هستند به عهده بگیرند.

دسته سوم، داوطلبان هستند که میتونن از سازمان های حامی سالمندان، موسسات خیریه، مدارس و مکان های مذهبی خدمات رایگانی رو برای سالمندان داشته باشن. نکته ای که در این نوع حمایت وجود داره اینه که افرادی که برای این کار انتخاب میشن باید با شخصیت و خصوصیات سالمندان همخوانی داشته باشند. در نهایت دسته آخر خدمات اجباری هستند که شامل خدمات دولتی برای سالمندان میشن که از جمله اون میشه به خدمات مرتبط با سازمان هایی مثل بهزیستی میشه اشاره کرد.

به نظر میرسه که در کشور ما کمی جای سازمان های خیریه و مردم نهادی که نقش حمایتی از سالمندان داشته باشند خالی هست، درحالی که به کمک همین سازمان های حمایتی میشه بخش زیادی از مشکلات سالمندان رو رفع کرد.

همونطور که گفته شد، کتاب روانشناسی سالمندی کتابی کاربردی برای همه افراد و گروه هایی هست که با سالمندان سروکار دارند و دوست دارند اطلاعات بیشتری در مورد روند زندگی، مشارکت ها و نیاز های سالمندان پیدا کنند. همچنین این کتاب میتونه برای دستیاران مراقبت از سالمندان، مددکاران، پرستاران و همه کسانی که به نوعی با سالمندان در ارتباط هستند مفید باشه. با توجه به مباحث بسیار مفید این کتاب، ان شاالله در هفته آینده هم با هم بخش های دیگری از این کتاب رو مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

پژوهشی علمی پیرامون طول عمر، کهولت و پیشگیری از پیری

دکتر محمد جواد میردامادی/ تحت نظر دکتر رضا ملک زاده. انتشارات بدر: 1378.

کتاب شامل 15 فصل هست که میشه اونهارو به 4 موضوع کلی، طول عمر، بیماری های سالمندان، تغذیه و تئوری های سالمندی تقسیم کرد. و به طور کلی هدف کتاب در این 15 فصل همونطور که در عنوان کتاب هم تقریبا مشخص هست این هست که با استفاده از نتایج پژوهش های علمی به این پرسش پاسخ بده که چه عواملی باعث پیر شدن انسان میشن و آیا می شود از پیرشدن پیشگیری کرد؟

در واقع همونطور که در مقدمه کتاب هم ذکر شده، در سال های اخیر میانگین سنی افراد و امید به زندگی اونها در بسیاری از نقاط جهان افزایش پیدا کرده، با این حال حداکثر سنین ثبت شده برای انسان ها 120 سال بوده که بیشتر هم مربوط به مناطق قفقاز و ژاپن میشه. البته نویسندگان درباره برخی از ادعای های انجام شده در مورد افراد با سنین بیشتر از 100 سال مطئمن نیستند و معتقدند که برای مثال ادعا های انجام شده در مورد بسیاری از افراد در قفقاز که سنین بالای 100 سال دارند ثابت نشده و قابل اتکا نیست. ضمن اینکه این ادعا ها ممکنه در جهت جذب توریست یا سوداگری هایی مثل فروش آب ضد پیری که در این مناطق دیده شده انجام بشه.

در بخشی از کتاب، نویسندگان در مورد این حقیقت صحبت می کنند که زنان بیشتر از مردان عمر می کنند و در این فصل علل اون رو بررسی می کنند. اینکه چرا زنان معمولا امید به زندگی بیشتری نسبت به مردان دارند و بیشتر عمر می کنند دو علت میتونه داشته باشه که یکی از فیزیولوژیک هست و دیگری ریشه در سبک زندگی دارد، به این معنی که کاهش مصرف سیگار، الکل و همچنین خطر های ناشی از شغل و خشونت عوامل مهم در این زمینه هستند.

جالبه که بدونید علاوه بر مرد بودن، چپ دست بودن هم در کمتر زندگی کردن تاثیر داره. به طوری که بسیاری از پژوهش ها نشون میدند که تعداد چپ دست ها با افزایش سن کاهش پیدا کرده و بسیاری از اونها سنین سالمندی رو نمی بینند. نظریه های زیادی در توجیه این حقیقت بیان شده که از بین اونها دو مورد صدمات عصبی ناشی از استرس زایمانی که معمولا در چپ دست ها بیشتر هست و صدمات و سانحه های ناشی از رانندگی و صنعت که بسیاری از اونها به این دلیل هست که چپ دست ها مجبورند از دست راستشون برای انجام دادن کار ها استفاده کنند از جمله عوامل و نظریه های توجیه کننده این حقیقت است.

به طور کلی نویسندگان کتاب طول عمر، کهولت و پیشگیری از پیری سعی داشتند که با زبانی که تقریبا برای همه قابل فهم و ساده باشه هر چند که برخی از فصل های کتاب هم کمی تخصصی شدند، در مورد فرایند و تئوری های سالمندی، طول عمر، تغذیه و حقایق پزشکی پیرامون اینها را بررسی کنند و به ما در شناخت این دوره از زندگی کمک کنند. این کتاب هم میتونه برای افراد متخصص در حوزه های پزشکی، ژنتیک و بیولوژی بسیار مفید باشه و هم برای عموم افرادی که علاقه مند به یادگیری در این حوزه هستند کتاب خوبی هست.

 

پیری و پیران

رضا آقاپورمقدم و دکتر ابراهیم خرازان تفرشی/توسط انتشارات آوای دانش گستر:1390.

کتاب شامل 11 فصل میشه که در این 11 فصل نویسنده از خودِ پدیده سالمندی شروع میکنه و تعاریف، ویژگی ها و زیست شناسی این دوره از زندگی رو مورد بررسی قرار می ده و در فصل های بعدی در مورد موضوعات مختلفی که پیرامون دوران سالمندی هست مثل سالمندی و تغذیه، روانشناسی سالمندی، آسیب شناسی سالمندی و بهداشت میپردازه.

تو فصل اول کتاب، مبحثی هست به نام «پیری بیماری نیست»، که در اون نویسنده توضیح میده که نیاکان ما از طلوع صبح تا غروب آفتاب برای ادامه زیست و تامین معاششون تلاش می کردند و این تلاش تا دم مرگ هم ادامه داشت و معتقده که تمام فعالیت هایی که انسان در جوانی انجام میده با کمی تخفیف میتونه در سنین سالمندی هم انجام بده. فقط یه پیش شرط داره و اون هم زندگی سالم هست. به عبارت دیگه نویسنده معتقده که اگر دوران سالمندی برخی افراد با بیماری همراه هست احتمالا به این دلیل هست که در طول زندگی، به سلامتیشون خیلی اهمیت ندادن. بنابراین سالمندی، بیماری نیست بلکه تنها آغاز دوره تازه ای از زیستنه.

و باز در فصل سه و چهار کتاب، توصیه های زیادی در مورد تغذیه و به خصوص ورزش شده و  نویسنده معتقده که حرکت مبنای زندگی و هستی هست. در این بخش، نقل قول جالبی از لئو تولستوی نویسنده روس شده که میگه: روزی که کار فکری طولانی بکنم و بدنم کاری انجام ندهد و حرکتی نکند، بر خود بار اندوه سنگینی را حس می کنم  و هرگاه  آن روز پیاده راه نروم و با دست و پاهایم کاری را انجام ندهم، شبانگاه دیگر به درد هیچ کاری نمی خورم، نه خواندن می توانم و نه نوشتن و حتی نمی توانم به دقت به گفته های دیگران گوش دهم، سرم گیج می رود و چشمم تاریک می شود و شب بی خوابی می کشم.» این گفته های تولستوی تاییدیه بر اینکه حتی اگر جنس کارمون از جنس کار فکریه، باید هر روز حتی کمی هم شده فعالیت بدنی داشته باشیم تا علاوه بر سلامتی، بتونیم در کار های فکری هم موفق باشیم.

در قسمت دیگه ای از کتاب، نویسنده از دشواری های اجتماعی زمان سالمندی میگه که بیشتر به دلیل از دست دادن رابطه هاست. در واقع معتقده که دوران بازنشستگی برای سالمندان فقط به معنای از دست دادن شغل نیست، بلکه ضربه بزرگی که به اونها میزنه اینه که اونها فرصت تماس و ارتباط با دیگران رو هم تقریبا از دست میدن. همچنین اونها ممکنه صمیمی ترین دوستانشون رو که از دوران جوانی باهاشون در ارتباط بودن رو هم به واسطه مرگ از دست بدن. در چنین شرایطی بودن فرزندان و ارتباط صمیمی اونها با سالمندان میتونه بسیار حیاتی باشه.

به طور کلی کتاب پیری و پیران کتابی جامع با موضوع سالمندانه که از زوایای مختلفی پدیده سالمندی رو بررسی کرده و به خصوص در زمینه تغذیه و سلامتی میتونه خیلی منبع مفیدی برای سالمندان و اطرافیانشون باشه.

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *